بعد از حضرت زهرا_سلام الله علیها_ دختر بزرگوار و مهربانشان حضرت زینب_ علیها و السلام_ و دختران امام حسین_علیه اسلام_ از من مواظبت کردند. آن ها در کربلا روز های سختی را پشت سر گذاشتند. وقتی دشمنان امام حسین _علیه اسلام _او و یاران با وفایش را به شهادت رساندند، به خیمه ها حمله  کردند و حتی خیمه هایی که زنان و دختران در آن بودند را به آتش کشیده و اموالشان را به غارت بردند.

در آن موقعیت سخت، حضرت زینب_ سلام الله علیها_ و دختران امام حسین_علیه السلام_و زنان و همراهانشان سخت مراقب بودند. من آنجا وفاداری فرزندان امام حسین_علیه السلام_ و حضرت زینب_علیها السلام_ را دیدم. با آن شرایط سخت که دشمن حمله کرده بود و همه گرسنه و تشنه بودند و تشنگی طاقت بچه هارا از آن ها گرفته بود، باز هم به فکر من بودند و برایشان خیلی مهم بود که مرا حفظ کنند. به نظر شما این بالاترین وفاداری نسبت به من نیست ؟!

اما بعضی از دختران مقداری که هوا گرم می شود، به این بهانه لباس های کوتاه و نازک می پوشند. اگر روز قیامت فرزندان امام حسین_علیه السلام_ بگویند:در روزعاشورا ما با آن همه سختی، گرما، گرسنگی وتشنگی حجابمان را حفظ کردیم، ولی تو به     بهانه ی کرما حجابت را کنار گذاشتی، چه جوابی می دهند؟ واقعه ی بزرگ کربلا برایم بسیار غمناک بود، من آن را همین جا تمام می کنم و به سرگذشتم در ایران بر می گردم. در زمان پادشاهی شاه عباس صفوی در ایران، زندگی خوبی داشتم. زنان و دختران ایرانی در آن زمان، مرا به رنگ های سفید و بنفش مورد استفاده قرار می دادند. خیلی جالب بود که در دوران، نزدیکان و اطرافیان شاه نیز مرا می پوشیدند.