یادم هست،{وقتی در لبنان بود} در یکی از سفر هایی که به روستاها می رفت، همراهش بودم. داخل ماشین، هدیه ای به من داد. اولین هدیه اش به من بود، و هنوز ازدواج نکرده بودیم. خیلی خوشحال شدم و همان جا باز کردم. دیدم روسری است. یک روسری قرمز، با گل های درشت. من جا خوردم، اما او لبخند زد؛ و به شیرینی گفت: « بچه ها دوست دارند شمارا با روسری ببینند». از آن وقت روسری گذاشتم و مانده. من می دانستم بچه ها به مصطفی حمله می کنند؛ که چرا شما خانمی را حجاب ندارد، میآوری موسسه؟

می گفت: « ایشان خیلی خوبند؛ این طوری که شما فکر می کنید، نیست. به خاطر شما می آیند موسسه، و می خواهند از شما یاد بگیرند. ان شاء الله خودمان بهش یاد می دهیم». نگفت این حجابش درست نیست، مثل ما نیست، فامیل و اقوامش آن چنانی اند؛ این ها خیلی روی من تأثیر گذاشت. او مرا مثل یک بچه کوچک، قدم به قدم جلو برد، به اسلام آورد. « نیمه پنهان ماه 1، شهید چمران به روایت همسر شهید، ص 17 و 18 »

محیط تحصیل و جامعه باید برای دختر و پسر، سال و امن باشد و اسلام برای حفظ حدود اخلاقی و کمک به امنیت زن و مرد، حجاب را برای زن تعیین کرده است. « مقام معظم رهبری در اجتماع شمار زیادی از بانوان مسلمان و انقلابی استا خوزستان، 20 اسفندماه 1375 »