میل آمدن

باید بیایی و کمی تربت بیاری

۴۴ مطلب با موضوع «کمی حجاب...» ثبت شده است

غلاف کن.....

بانو!

محرم است...

نمی گویم حسین را دوست بدار!

نه اصلا

لا اکراه فی الدین

(اجباری در دین نیست)

اما به حرمتش

شمشیر آرایشت

را غلاف کن...

همین

۱۵ مهر ۹۵ ، ۱۵:۳۴ ۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
yasaman donya

اعلام برائت!

کنار خیابان داشتم با ابراهیم صحبت می کردم، یکهو دیدم صورتش سرخ شد. رد نگاهش را دنبال کردم؛ یک زن بد حجاب، کنار کیوسک تلفن ایستاده بود. ابراهیم با ناراحتی رویش را برگرداند. با همان ناراحتی هم گفت: غیرت شوهرش کجا رفته؟! غیرت پدرش کجا رفته؟! غیرت برادرش کجا رفته؟! رو کرد به آسمان، با حالی پریشان گفت: « خدایا، تو خودت شاهد باش که ما حاضر نیستیم چنین صحنه های خلاف دینی را در این مملکت ببینیم؛ مبادا به خاطر این ها به ما هم غضب کنی و بلاهای خودت را بر سر ما نازل کنی! »  ساکنان ملک اعظم5، منزل شهید ابراهیم امیر عباسی، ص 23

امام رضا(علیه السلام) فرمودند: رسول خدا هفت گروه را لعن می کردند؛ یک دسته از آنها مردانی هستند که از زنان خود غافل باشند.    مستدرک الوسائل، ج 14، ص 291 و بحار، ج 76، ص 116

۲۰ آبان ۹۴ ، ۲۰:۳۸ ۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
yasaman donya

چادر مادرمن، فاطمه، حرمت دارد

چادر مادرمن، فاطمه، حرمت دارد

نه فقط شبه عبایی مشکیست 

که سرت بندازی

و خیالت راحت

که شدی چادری و محجوبه!

چادر مادر من، فاطمه، حرمت دارد

قاعده، رسم و شرایط دارد

شرط اول همه اش نیت توست..

محض اجبار پدر یا مادر

 یا که قانون ورودیه دانشگاه است

یا قرار است گزینش شوی از ارگانی

 یا فقط محض ریا

شایدم زیبایی، باکمی آرایش!

نمی ارزد به ریالی خواهر..

ادامه مطلب...
۱۷ مهر ۹۴ ، ۲۳:۱۴ ۱۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
yasaman donya

این خط قرمز است...

بعضی زن های همسایه، گاهی حرصشان در می آمد! و می گفتند: این آقا ابراهیم هم خیلی خودش را می گیرد! می دانستم دردشان چیست!

می گفتم: شما اشتباه می کنید. او فقط می خواهد خودش را از گناه حفظ کند. برای همین نه به نامحرم نگاه می کند نه با نا محرم حرف می زند. من که خواهرش هستم. بعضی وقت ها توی خیابان از کنارش رد می شوم اما او متوجه نمی شود! ابراهیم توی فامیل و آشنا هم، همین طور مراعات می کرد. همیشه یک خط قرمز بین خودش و نامحرم می کشید.

۱۰ مهر ۹۴ ، ۱۸:۴۷ ۸ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
yasaman donya

نامحرم نامحرم است...

                                        خدایا...

هرچند وقت یک بار به من یادآوری کن؛ نامحرم نامحرم است...

چه در دنیای حقیقی...  چه در دنیای مجازی...  یادمان بینداز فاطمه (سلام الله علیها) را که از نابینا رو پوشاند..

۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۵۰ ۹ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰
yasaman donya

معلم قرآن نمی خواهم!

واقعا از او انتظار نداشتم. وقتی از مدرسه مرا خواستند و گفتند احمد این کار را کرده، داشتم شاخ در می آوردم! او بچه ی بدی نبود؛ به مسائل مذهبی علاقه نشان می داد. با ناراحتی رفتم سراغش و پرسیدم:« کلاس قرآن را چرا به هم زدی؟»

گفت: « اگر قرار است یک زن با سر برهنه بیاید و قرآن درس بدهد، نیاید بهتر است! اینها دروغ می گویند؛ اهل قرآن نیستند.»  

 غربت سبز، ص 92، شهید احمد یزدی

«ای پیامبر! به همسران و دخترانت وزنان مومنان بگو روسری های بلند خود را بر خویش بپیچند.»  احزاب 59

۱۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۱۰ ۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
yasaman donya

چادری ها: ماه


ماه نور خورشید را به خودش می گیره و چادر مشکی تو گرمای خورشید را و اینگونه است که چادری ها با ماه نسبت دارند...

۳۱ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۳۱ ۱۹ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
yasaman donya

ولادت حضرت معصومه (سلام الله علیها) و روز دختر

عرضی نیست بانو!

فقط یادت باشد امروز که دختری، درآینده مادر دختر دیگری هستی و روزی می آید که مادر بزرگ میشوی...

پس جدا از همه ی نا پاکیها، تو پاک بمان!

ولادت حضرت معصومه (سلام الله علیها) و روز دختر مبارک...

۲۵ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۴ ۷ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
yasaman donya

روسریه هدیه ای

یادم هست،{وقتی در لبنان بود} در یکی از سفر هایی که به روستاها می رفت، همراهش بودم. داخل ماشین، هدیه ای به من داد. اولین هدیه اش به من بود، و هنوز ازدواج نکرده بودیم. خیلی خوشحال شدم و همان جا باز کردم. دیدم روسری است. یک روسری قرمز، با گل های درشت. من جا خوردم، اما او لبخند زد؛ و به شیرینی گفت: « بچه ها دوست دارند شمارا با روسری ببینند». از آن وقت روسری گذاشتم و مانده. من می دانستم بچه ها به مصطفی حمله می کنند؛ که چرا شما خانمی را حجاب ندارد، میآوری موسسه؟

ادامه مطلب...
۲۵ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۲۴ ۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
yasaman donya

تحریم کن..

در هیچ اساسنامه ای

ادامه مطلب...
۲۱ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۷ ۸ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
yasaman donya